جدول جو
جدول جو

معنی کامل پالی - جستجوی لغت در جدول جو

کامل پالی(مِ)
کامل بن حسین بن محمد بن مصطفی پالی حلبی، مشهور به غزی. از تاریخ نویسان و اعضای مجمع علمی عربی در دمشق بود، مولد و مدفنش حلب است، مدت بیست سال تحریر روزنامۀ هفتگی ’الفرات’ را عهده دار بود. ’نهرالذهب فی تاریخ حلب’ و ’جلاءالظلمه فی حقوق اهل الذمه’ و ’الروضهالغناء فی حقوق النساء’ از تصنیفات اوست. (از الاعلام زرکلی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مِ)
یوسف... از وزرای سلطان عبدالعزیز و عربی الاصل بود و در زیر نظر عم خود عثمان پاشا تربیت یافت و از علمای عصر تحصیل علم کرد و در ادبیات ترکی و عربی و فارسی و شعر و انشا ماهر شد. به سال 1249 به مصر رفت. و در ظرف پنجسال به مرتبۀ سرلشکری (امیراللوایی) رسید داماد محمدپاشا شد و در اندک مدتی با پایۀ بیگلربیگی به عضویت مجلس عالی عدلیه و معارف منصوب شد و به مقامات مختلفی نائل آمدو در سال 1293 درگذشت. و در جنب بیمارستان غریبان که خود احداث کرده بود به خاک سپرده شد. کریم و نیکوکار و مدبر و دوراندیش بود. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا